گاهی اوقات ......

خيال نكن نباشي بدون تو ميميرم گفته بودم عاشقم ؟ خوب ......حرفمو پس ميگيرم

۱۳۸۵-۰۲-۰۴

امان از عمر رفته

امروز با ناراحتی گذشت .ظهر که گلرخ از مدرسه برگشت اصلا خوش نداشتم صورتشو ببینم . هرکسی برای خودش غرور و شخصیتی داره . اگه قرارباشه دیگران اونو زیر پا بزارن که نمیشه . منم تا یک حدی تحمل دارم . کاسه صبرم که لبریز بشه دیگه نمیشه کاریش کرد . الانم تقریبا در حال سر ریز شدنه
گلرخ من دوستت داشتم ولی خودت نخواستی که اینطور باشه . شاید از امروز سرنوشته گره خورده من از تو باز بشه

نظرات:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< خانه