سه شنبه 8/1/1385
امروز سه شنبه بود . گلرخ دیروز عصر بعد از اینکه از خونه عموش برگشت خونه رفت خونه بابابزرگش و تا امروز عصر برنگشت . عصری پشت پنجره دیدمش . البته بعد از اینه از بازار برگشتم مغازه . شب رفتم خونه امین و کامپیوتری رو که خریده بودند نصب کردم . دیشب هم خونه علی احمدی به صرف پیتزا مهمون بودم .
نظرات:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< خانه